باور کنم؟
ممنون از آنها که دربارهی اینشبها و من نامه نوشتند. تکتک جواب ندادم اما کلمه به کلمه خواندم. تقریبا از تمامشان هم چیز یاد گرفتم. دیشب بعد از گفتوگو با ابراهیم رنجبر از استودیو بیرون میآمدم که گفتند بیا که تلفن کارت دارد. تلفن؟ با من؟ گفتند بله. خانم نشیبا است و با تو کار دارد. مریم نشیبا صداپیشهی سالمند و توانایی است. خیلی مهربان سلام کرد و حالم را پرسید. گفت من مریم نشیبا هستم و شما من را نمیشناسی. گفتم چرا! مگر میشود صدای خوب شما را نشناسم؟ طولانی از اجرای من تعریف کرد. جزئیاتش را نمیگویم. همیشه حسم این بوده که آدمهای نسل او در تحویل گرفتن ما بیش از اندازه اغراق میکنند و نباید همهی حرفشان را باور کرد. اما به هر حال، این را نمیتوانم انکار کنم که مریم نشیبا، اندکی از نیمهشب گذشته، تلفن استودیوی سیزده را گرفته بود که به من بگوید کارم را میپسندد. خوشحال ام.
۴ نظر:
سلام. گمان می کنم از اجرای شما قوی تر خود شمایید. آدمی که قوی باشد، قوی هم حرف می زند. قدرتش در تن صدایش هم پیداست. در اداره کردن فضا هم پیداست. روحش را بر فضای اطرافش حاکم می کند. حاکم هم نکرد، خودش محکم است. خلاصه این ها را -با کم و زیادش- اگر باور کنی، معلوم می شود که مجری بیش از اجرا، نیازمند چیزهایی دیگری است که بحمداله شیخ ما را از این مواهب کیسه پر است. به هر حال اگر تبریک باید گفت، تبریک می گویم. اگر تسلیت، تسلیت. به هر حال، باور بفرمایید نا شناس بودن چهره هم جزو نعمتان مجهولتان است. که شما یواش یواش داری از دستش می دهی. مخلصیم قربان. اگر کلاس جدیدی، بزم جدیدیٍ، رزم جدیدی بود، پا در رکابیم!
ba haj mohsen bish az had..bish az had movafegham
khanume nashiba ro mishnasam,az ghadim.. kheili ziad ehsasati va mehrabun hastan...man dusteshun daram(vaghti bache budam baram ye joft jurab va ye golesar kharide bud...
dar bayan va tarif az adam ha kami eghragh mikone ,behesh ehteram migzaram
آقای علیانی من نمی فهمم چطور می شود از اجرای شما تعریف کرد و تبریک گفت. شما زیر لبی حرف می زنید. ناگهان با یک کلمه به مهمان خود حمله می کنید. تقریباً روی اعصاب بیننده ها بودید. در گفتگوی با حسین معززی نیا بیشتر از خود او درباره آوینی حرف زدید. در پنج دقیقه می خواستید چه شناختی از آوینی به مخاطب بدهید؟ بنظر من شما مجری خوبی نیستید
ارسال یک نظر