۱۳۸۶ شهریور ۲۱, چهارشنبه

پرخاش و جنگ

من از پرخاش خوشم نمی‌آید. خاصه پرخاشی که به دلیل اختلاف سلیقه و روش باشد. بارها خواسته‌ام که به دوستم مانی ب بنویسم که چه قدر از این مطلب‌هایش ناشاد ام که در نقد کیارستمی و دیگران می‌نویسد اما نتوانسته‌ام و ننوشته‌ام. حالا هم از پرخاش‌های ابتدای این متن خوشم نمی‌آید. اما خواندن بقیه‌اش گمان کنم خوب است. مقاله‌ای است در باب احتمال وقوع جنگ یا محتمل نبودن آن.

۲ نظر:

مانی ب. گفت...

سلام کورش عزیز
من خودم هم از خودم ناراضیم. به خصوص این روزها. اما نمی شود چشم بر این مسئله بست که وضعیت جنگی است و در وضعیت جنگی نمیشود توقع تعارفات معمولی داشت
در هر صورت ممنون برای لینک

علی گفت...

سلام کوروش جان،
هرچند که منم با پرخاش موافق نیستم ولی وقتی نگاهی به بیانیه مطبوعاتی زمانه و مطالبی که منتشر میکند می اندازد نمیتوانم اسم مقدمه مانی را پرخاش بگذارم! بقول خودت احتمالا تفاوت سلیقه و روش است!

همچنین از بابت باران خلاف نیستت هم ممنونم و ثناگو! هر چه به روزهای آخر نزدیک میشوی خوشمزه تر میشود و ...

خواستم ازت بخوام در همین راستا ( و در 6 جهت اگه لازم شه) چند متابی برای ما معرفی کنی؛
ممنون