پرخاش و جنگ
من از پرخاش خوشم نمیآید. خاصه پرخاشی که به دلیل اختلاف سلیقه و روش باشد. بارها خواستهام که به دوستم مانی ب بنویسم که چه قدر از این مطلبهایش ناشاد ام که در نقد کیارستمی و دیگران مینویسد اما نتوانستهام و ننوشتهام. حالا هم از پرخاشهای ابتدای این متن خوشم نمیآید. اما خواندن بقیهاش گمان کنم خوب است. مقالهای است در باب احتمال وقوع جنگ یا محتمل نبودن آن.
۲ نظر:
سلام کورش عزیز
من خودم هم از خودم ناراضیم. به خصوص این روزها. اما نمی شود چشم بر این مسئله بست که وضعیت جنگی است و در وضعیت جنگی نمیشود توقع تعارفات معمولی داشت
در هر صورت ممنون برای لینک
سلام کوروش جان،
هرچند که منم با پرخاش موافق نیستم ولی وقتی نگاهی به بیانیه مطبوعاتی زمانه و مطالبی که منتشر میکند می اندازد نمیتوانم اسم مقدمه مانی را پرخاش بگذارم! بقول خودت احتمالا تفاوت سلیقه و روش است!
همچنین از بابت باران خلاف نیستت هم ممنونم و ثناگو! هر چه به روزهای آخر نزدیک میشوی خوشمزه تر میشود و ...
خواستم ازت بخوام در همین راستا ( و در 6 جهت اگه لازم شه) چند متابی برای ما معرفی کنی؛
ممنون
ارسال یک نظر