تیغ ام؛ شعله ام
علی عبداللهی کارشناس ارشد ادبیات آلمانی است. در وبلاگش شعری از هاینریش هاینه ترجمه کرده است. من آلمانی نمیدانم؛ هیچ تقریبا. اما شعر را خوش داشتم. تلاش کردم با کمک هماین ابزارهای ترجمهی دم دست فارسیش کنم. این کار علی عبداللهی است که ازش بابت معرفی این شعر زیبا ممنون ام؛ و این که این پایین میخوانی کار من است. گمان کنم او گاه در نحو جملهها به متن آلمانی نزدیکتر است، اما در واژهگزینی و همپا کردن فضای متن با فرهنگ ایرانی خود را از من آزادتر گذاشته است.
تیغ ام؛ شعله ام
در تاریکی نورتان دادهام
و نبرد که آغاز شد
من پیشاپیش جنگیدم
پیشقراول یگانها
جنازههای دوستانم درست گرداگرد من افتاده است
اما پیروز شدهایم
پیروز شدهایم
اما گرداگردش، جنازههای دوستانم افتاده است
در هلهلهی نغمههای پیروزی
صدای تشییع مویه میکند
لیک ما را نه زمان عزاداری هست
نه دماغ آن
باز شیپورها صدا میدهند
نبردی دیگر است این--
تیغ ام؛ شعله ام
پن: نظرها را ببینید. از دوستانی که نظر دادهاند ممنون ام.
در بند دوم «ش» اضافه است؛
«پیروز شدهایم،
اما گرداگرد، جنازههای دوستانم افتاده است».
در بند سوم هم درستتر این است «صدای نوحهگران تشییع میآید».
در هم آن بند سوم ظاهرا دو سطر پایانی را باید چیزی مانند این مینوشتم:
«لیک ما را نه مجال عزاداری است
نه مجال سرور»
در مورد طبل و شیپور هم، ظاهرا Drommeten جمع Drommete است و معنایش هم شیپور (ترومپت) است. شاید علی عبدالهی و دوستانی که نظر نوشتهاند با Trommel اشتباه گرفته باشندش. شاید هم من اشتباه کنم البته. اما هر چه میگردم معنای طبل برای Drommete پیدا نمیکنم.
تیغ ام؛ شعله ام
در تاریکی نورتان دادهام
و نبرد که آغاز شد
من پیشاپیش جنگیدم
پیشقراول یگانها
جنازههای دوستانم درست گرداگرد من افتاده است
اما پیروز شدهایم
پیروز شدهایم
اما گرداگردش، جنازههای دوستانم افتاده است
در هلهلهی نغمههای پیروزی
صدای تشییع مویه میکند
لیک ما را نه زمان عزاداری هست
نه دماغ آن
باز شیپورها صدا میدهند
نبردی دیگر است این--
تیغ ام؛ شعله ام
پن: نظرها را ببینید. از دوستانی که نظر دادهاند ممنون ام.
در بند دوم «ش» اضافه است؛
«پیروز شدهایم،
اما گرداگرد، جنازههای دوستانم افتاده است».
در بند سوم هم درستتر این است «صدای نوحهگران تشییع میآید».
در هم آن بند سوم ظاهرا دو سطر پایانی را باید چیزی مانند این مینوشتم:
«لیک ما را نه مجال عزاداری است
نه مجال سرور»
در مورد طبل و شیپور هم، ظاهرا Drommeten جمع Drommete است و معنایش هم شیپور (ترومپت) است. شاید علی عبدالهی و دوستانی که نظر نوشتهاند با Trommel اشتباه گرفته باشندش. شاید هم من اشتباه کنم البته. اما هر چه میگردم معنای طبل برای Drommete پیدا نمیکنم.
۵ نظر:
سلام من خواننده ی گاه گداری این صفحه ام. این شعر حسب حال این روزهای ماست اما نمیدانم منظور و کنایه خاص دیگری پس پشت این پستتان نهفته است یا نه.ترجمه با کمک گوگل؟! امادر باره ترجمه: بند سوم ترجمه شما فقط معطوف به عزاست. در حالی که در شعر هاینه سخن بر سر آن است که : ما را اما نه مجال مویه کردن است و نه فرصت شادمانی که از نو بر طبل نبردی دیگر میکوبند.(یا باز شیپورها ...)
عزت زیاد
ما هم که ۲ کلوم آلمانی شنیدیم، اجازه هست نظر بدیم؟
من از ترجمه ی هر دو نفر شما استفاده میکنم و ورژن خودمو صادر میکنم:
تیغام من، درخشام من.
روشناتان بخشیده م در تاریکی،
و به هنگام که نبرد آغاز شد،
تیغ در بازی بودهام من در پیش،
در خط نخست صفوف.
گرداگردم، پیکر یارانم فتاده است، اما
پیروز شده ایم ما.
ما پیروز شده ایم، اما
پیکر یارانم گرداگردم فتاده است.
در هلهله ی سرودهای فتح،
نوای سوگ خوانان طنین دارد.
ما را اما، نه مجال سرور است و نه فرصت سوگ.
از نو به نوای اند طبلها،
نبرد دیگری باید.
تیغام من، درخشام من.
گيرم كلمات را برگردانديد . با طنين كلمات چه مي كنيد ؟! با حرف حرفِ چيدهِ چيده يِ مطنن چه مي كنيد ؟! (يك جَو زده ي فضاي مشوش )
در موردDrommetenحق با شماست، نمی دانم چرا آن راTrommel خواندم ،در واقع اعتمادم به ترجمه آقای عبدللهی دلیل این اشتباه بود:)
عزت زیاد
سلام کورش گرامی
حالا بعد از این بندبازی گوگلی٬ دوست می داشتم می نوشتید٬ این شعر را چگونه می فهمید و چه چیز این شعر را خوش داشتید.
می خواستم براتون کامنت بذارم٬ رمز ورودم را فراموش کرده ام!
ارسال یک نظر