چیزی در همین حدود
این آقای «بهروژ ئاکرهیی» نشان داد که با زبان فارسی هم میشود داستان نوشت. نه داستان به معنای متعارفش در ایران؛ که دیگر بیش از هر چیز یک فعالیت فرقهای بیمارگون است. بلکه داستان به معنای چیزی که بشود خواند و ازش لذت برد و فهمیدش. اسم مجموعه داستانهاش که من خواندم «چیزی در همین حدود» است و نشر چشمه هم منتشرش کرده. پنج داستان کوتاه، هفتاد و هشت صفحه، 1300 تومان هم قیمتش. خیر نبینی حمومی که بعد این همه وقت ننوشتن با پنج تا داستان خوب آوردیمان سر نوشتن.
۳ نظر:
خدا جزای کثیر عنایتش کند:دی
راستی منظور شما داستانهای معاصرند؟ فقط دوست داشتم بدانم اینجانب هنوز زیاد به نظریاتی ندارم که رویشان تعصب داشته باشم (کنایه از کم سن بودن)
دستش بشکند... نه؟
اميدوارم خير ببيند، خوبش را هم ببيند. كشتي ما رو بابا جان. حتماً ميخرم ميخوانم و به دوست و دشمن هم توصيه ميكنمش. معجزه است آقا، معجزه يا حالا «چيزي در همين حدود»!
ارسال یک نظر