ول ول ول اندر غارغارغار
آقایی هست که میگویند – و العهدة علی الراوي – در و پنجرهساز بوده و بعد دیده ته صدایی دارد و به جای این که برود توی عروسیها بخواند و فقط یک شب مهمانها را مست صدای ملکوتیش کند، رفته کمی هم تمرین کرده و یک کارخانهی کاستپرکنی ساخته که سرمایهگذارانش خود آقا و حنجرهی آقا هستند.
شایعه زیاد است، از جمله این که شاگرد شجریان بوده است یا این که شجریان گفته من تنها به او امید دارم و این حرفها. اگر از من میپرسید همهاش شایعههای بازاری است و از این هم که بگذریم اصلا بررای من یکی که تایید استاد خودش بدترین پوئن خواهد بود. اما از سویی دیگر یادم هست که نظر من چندآن هم مهم نیست.
گمان کنم آخرین بار که پول دادم و کاستی از آقای مشارالیه خریدم حدود شانزده سال پیش بود و بعد بحمدالله کمکم شفا پیدا کردم. اما آقای مشارالیه مثل گریدر بیتعارف و تردید پیش میرود و هی میخواند. هر چه هم بتواند میخواند. از ترانههایی که قیصر امینپور بررای امام غائب سروده گرفته تا ترانههایی که سالها پیش علیامخدرات خواندهاند و الان مجاز نیستند و ایشان با صدای نازنینشان بازاجرایش میکنند که من و شما محروم نمانیم. این روزها هم کاستی درآورده که اسمش «ول اندر غار» یا چیزی مثل این است. من البته گفتم که پول ندادهام و نمیدهم، اما اهل کتککاری با رانندههای تاکسی و سواری هم نیستم. آقا شاهکار است. باید توی تاکسی بشنوی و قیافهی راننده را وقت شنیدنش ببینی تا بدانی چه میگویم. من نمیدانم چهرا او را صادر نمیکنند به کشورهای دیگر؟ مگر دیگران دل ندارند؟ مگر محیط زیست ایران اهمیت ندارد؟
«شناختیش. نه؟ بله. یک کف مرتب به افتخار
آقای
علیـ.....رضا
[مکث مجری و سکوت سنگین حضار]
اِفـ
ـتِـ
ـخاری.»
شایعه زیاد است، از جمله این که شاگرد شجریان بوده است یا این که شجریان گفته من تنها به او امید دارم و این حرفها. اگر از من میپرسید همهاش شایعههای بازاری است و از این هم که بگذریم اصلا بررای من یکی که تایید استاد خودش بدترین پوئن خواهد بود. اما از سویی دیگر یادم هست که نظر من چندآن هم مهم نیست.
گمان کنم آخرین بار که پول دادم و کاستی از آقای مشارالیه خریدم حدود شانزده سال پیش بود و بعد بحمدالله کمکم شفا پیدا کردم. اما آقای مشارالیه مثل گریدر بیتعارف و تردید پیش میرود و هی میخواند. هر چه هم بتواند میخواند. از ترانههایی که قیصر امینپور بررای امام غائب سروده گرفته تا ترانههایی که سالها پیش علیامخدرات خواندهاند و الان مجاز نیستند و ایشان با صدای نازنینشان بازاجرایش میکنند که من و شما محروم نمانیم. این روزها هم کاستی درآورده که اسمش «ول اندر غار» یا چیزی مثل این است. من البته گفتم که پول ندادهام و نمیدهم، اما اهل کتککاری با رانندههای تاکسی و سواری هم نیستم. آقا شاهکار است. باید توی تاکسی بشنوی و قیافهی راننده را وقت شنیدنش ببینی تا بدانی چه میگویم. من نمیدانم چهرا او را صادر نمیکنند به کشورهای دیگر؟ مگر دیگران دل ندارند؟ مگر محیط زیست ایران اهمیت ندارد؟
«شناختیش. نه؟ بله. یک کف مرتب به افتخار
آقای
علیـ.....رضا
[مکث مجری و سکوت سنگین حضار]
اِفـ
ـتِـ
ـخاری.»
۶ نظر:
درسته این اواخر(یعنی حدود ده سال اخیر) با افزایش تعداد کاست ها خراب کرده، ولی بی انصافی می کنی در حقش
ya 0 i ya 1! .. yani halate vasat nadari .. ya az kasi binahayat khoshet miad ya aslan khoshet nemiad ...
سلام به حامد و حمید
من متوجه نشدم که هر کدام از شما کدام حامد یا کدام حمید هستید. هیچ رد و امکان شناختنی در کار نیست. از محتوای جملهها هم فقط به نظرم آمد دارید توان من را در بیان واضح و کامل نظرم ستایش میکنید. ممنون ام. و اگر حرف دیگری هست، کاش شما هم بتوانید واضح بگویید. شاید آن وقت من هم بگویم موافق ام یا نه.
Well it seems you never changed my friend. in this case is your dislike for Shajarian extended to Ali E. or not? do not get me wrong i am not a big fan of Ali E. :) but it is interesting to see you have not changed in last...15 years.
Darn we are getting old!
اعتراف می کنم از موسیقی سر رشته ای ندارم اما فکر میکنم حقش نباشد بگوییم "ته صدایی دارد " واقعا از نعمت صدا چیزی کم ندارد. حالا این که این اواخر با این صدا جه خوانده را هم نمی دانم چون من هم مدتهاست نواری با صدای این آقا نخریده ام اما زمانی نیلوفرانه اش را دوست داشتم. موفق باشید سلام
http://www.baznegar.com/category.aspx?id=2
سلام کورش. توی این گروه جامعه ثبت شد این جا. قربانت
ارسال یک نظر