پاسخ گمنامان
یک نفر به نام محمود - کدام محمود؟ نمیدانم - پای مطلب مادموازل وینگروز بررایم پیغامی گذاشته است. جوابش این است که بررای چیزی که در گذشتهی نزدیک اتفاق افتاده است، فعل مضارع استمراری به کار بردن خطا است. در این مورد از فعل ماضی نقلی استفاده میکنند. نه؟
۹ نظر:
درسته.
راستی چرا نوشتی پاسخ گمنامان؟ من که یه نفرم.
aghaye aleyani
inha hame tajrobeate shakhsist,joori harf mizanid ke engar inha hame... be ma che rabty darad ke adamizad 6000sal sabegheye tamadon darad !!!?
chera migooye na,abzare tasir gozar koja bood agha jan?bezar salighash ro tabligh kone,in che pishnehadist ke nazdik bood manham in vasat kotak bokhoram!!!
NA in yegane pishnehad nist beao az tahlil begzarim,moshkele ma inast ke KHEYLI tahlil mikonim,hameye ma sharghiha...
مضارع اخباری؟
نه ولگرد جان. استمراری.
در ادامهي پاسخ ولگرد عزيز. ببين؛ اين «مضارع اخباري» و «مضارع استمراري» اسم ساختهاي صرفي اند. اين اسمها را البته با توجه به كاربرد آماري اين ساختها گذاشتهاند. مضارع استمراري بيش از هر چيز استمرار را بيان ميكند، اما نه هميشه. مضارع اخباري هم بيش از هر چيز اخبار ميكند، اما نه هميشه. مثلا اينها را ببين:
«فردا ماني مينا را ميكشد.» و «اين سزاي كسي است كه به شويش خيانت كند.» نه «ميكشد» اينجا معناي استمرار دارد و نه «كند» معناي اخبار.
شاد باشي
ـ(ببخشید که ادامه میدم؛ من هم مثل خودت یه خرده به زبان حساسم)!ـ
استاد؛ از لحاظ ساخت صرفی، در کتابهای دستور زبان کلاسیک چیزی به نام «مضارع استمراری» نمیبینی. یا مضارع اخباریست با فرمول «می»+بن مضارع+ضمیر متصل (مثل همین «میکشد»)، یا مضارع التزامیست بدون «می» مزبور، مثل «کند» (یا «بکند») شما. حالا چرا مضارع استمراری نداشتیم خودش برای من سوال است! در سالهای اخیر اگر اشتباه نکنم با ترجمه (معادل آی.ان.جی-فرم انگلیسی) گونهی جدیدی پدید آمده که شاید بشود «مضارع استمراری» نامیدش: دارم میروم.ـ
اگر در کتابهای دستور جدید این ساختار یا ساختارهای دیگری به نام «مضارع استمراری» معرفی شده است، من بیخبرم؛ خوشحال میشوم اگر خبری شده یاد بگیرم.ـ
مخلصیم.ـ
باز خوب است اختیار و افتخارش از آنِ خودتان بوده
به هر حال، پستِ پربشان کننده ای بود
ولگرد جان سلام
آره؟ نمیدانم. من به زبان حساس ام اما به دستورش نه. در واقع به نظرم تا حد زیادی چیز بیمصرفی میرسد. البته صداش را درنیاوری که این ادبیاتیها اعدامم میکنند.
اگر این طور است که پس هیچ. حق با تو است لابد.
:)
سلام،
فکر میکنم یک مضارع ملموس داریم که به آنچه ولگرد می گوید نزدیکتر باشد. یعنی صرف فعل داشتن به اضافه مضارع اخباری که ظاهرا از انگلیسی وارد فارسی شده.
ارسال یک نظر