این هم محض گل روی ابراهیم و لپهای گلیش
دیدم مریم مومنی یک مطلب قلابی نوشته، گفتم من هم در همآن راستا یک مطلب لیوانی بنویسم. من یک لیوان دارم. یک لیوان بلور، دستهدار، بزرگ (حدود هشتصد سیسی گمان کنم جا داشته باشد) که بهخاطر دل بزرگش بهش میگویم لیوارچ (میان لیوان و پارچ) و خیلی هم دوستش دارم.
لیوارچ خیلی خوب است. باش میشود زندگی را دلپذیرتر از آن دید که واقعا هست. چند وقت است یاد گرفتهام با لیوارچ برای خودم گل گاو زبان درست کنم. ساده است. لیوارچ را تا نیمه آب میکنم (که بیش از یک لیوان پر میشود). تویش یک حبه نبات میاندازم و چهار پنج پر گل گاو زبان. میگذارم توی مایکروفر پنج دقیقهای دور خودش بچرخد. بعد که درش میآورم گلها از خشکی درآمدهاند. انگار گل تازه باشند توی آب. البته کمی شفاف اند. گلهای بنفش نسبتا شفاف. آبش هم نسبتا سبز و سیاه است. خوشرنگ است. کل ماجرا هم قشنگ است. تا نبینی نمیدانی.
حالا مرحلهی معجزهآسا. چند قطره آب لیمو تویش میریزم. و سبز مایل به سیاه میشود چیزی بین بنفش و قرمز. میتوانی پیشروی آب لیمو را در معجونت با چشم دنبال کنی. خوشرنگتر از پیش میشود. گلها هم که هنوز هستند.
من این را به آن گل گاو زبان توی قوری ترجیح میدهم. اینجا گل میبینم آنجا تفاله. حیف نیست؟
۱ نظر:
چه خوب علي جان
زندگي اين قدر قشنگه
مدت ها بود همچين حال گا گاوزبوني نكرده بودم
واجب شد يه مايكروفر هم بخريم
مهدي
ارسال یک نظر