«ببخشید» به جای «اشتباه کردم»
کم ندیدهام که کسی دربارهی دیگری میگوید «بهش میگم ببخشید، باز گوش نمیکنه». طوری که انگار وظیفهی آن دیگری بوده که او را ببخشاید و نبخشوده.
چرا؟ گمان کنم نکته اینجا است که به ما یاد ندادهاند وقتی خطا میکنیم بگوییم «خطا کردم» یا «اشتباه کردم» یا چیزهایی از این دست. تصور کردهاند «ببخشید» معادلی شیکتر برای هم آنها است. حواسشان نبوده که وقتی میگوییم «اشتباه کردم» از خودمان حرف میزنیم و مسئولیت خطایمان را میپذیریم، اما وقتی میگوییم «ببخشید» داریم فعل امر به کار میبریم، موضوع را مربوط به آن دیگریای میبینیم که مخاطب ما است و حتا از او متوقع هم میشویم؛ طوری که انگار بخشودن وظیفهی او است.
پن: شاید گاهی چیزی بنویسم با برچسب «شگفتیهای اخلاقی». این اولیش بود.
چرا؟ گمان کنم نکته اینجا است که به ما یاد ندادهاند وقتی خطا میکنیم بگوییم «خطا کردم» یا «اشتباه کردم» یا چیزهایی از این دست. تصور کردهاند «ببخشید» معادلی شیکتر برای هم آنها است. حواسشان نبوده که وقتی میگوییم «اشتباه کردم» از خودمان حرف میزنیم و مسئولیت خطایمان را میپذیریم، اما وقتی میگوییم «ببخشید» داریم فعل امر به کار میبریم، موضوع را مربوط به آن دیگریای میبینیم که مخاطب ما است و حتا از او متوقع هم میشویم؛ طوری که انگار بخشودن وظیفهی او است.
پن: شاید گاهی چیزی بنویسم با برچسب «شگفتیهای اخلاقی». این اولیش بود.
۲۱ نظر:
و شگفت تر وقتی است که می گوییم "ببخشید اگر از حرفم/کارم ناراحت شدی" و گناه را عملا می اندازیم گردن طرف مقابل که به اشتباه ناراحت شده.
مطلب حالبی بود
چند سال پیش که مدرسهمی رفتم ناظم محترم من را به خاطر انجام عملی بازخواست می کرد, من می گفتم اشتباه کردم و ایشان در حالی که با دستانشان درحال خفه کردن من از طریق گردن بودند می فرمودند: معلومه که اشتباه کردی !!!
با اين نكته اي كه نوشته ايد موافقم
متاسفانه كمي فرهنگي ما ايراني ها در مكالمات روزانه مان تهاجمي شده.
گاهي اوقات هم جواب دو پهلو مي دهيم
مثلا به طرف مقابل ميوه تعارف مي كنيم
و او مي گويد خيلي ممنون
در صورتي كه با دست و... آن را تكميل نكند نمي شود فهميد كه منظورش نخواستن ميوه بوده يا خواستنش
سلام حرف درستی است و من مدتهاست کم و زیاد به آن عمل می کنم منتها یک مشکل وجود دارد و آن اینکه بعضی ها کافیست از یک نفر بشنوند "اشتباه کردم" آن وقت فکر می کنند طرف به خدایی شان شهادت داده و حالا خر بیار و باقالی بار کن...
ای کاش به این نکته هم اشاره می کردید تا کسانی که برای اولین بار چنین انتخاب درستی می کنند توی ذوقشان نخورد :)
ظاهرا حواس همه جاهاي ديگري است. كسي گوشش بدهكار شگفتي هاي اخلاقي و تاريخي نيست.
خدا قوت
من اصلا با این مطلب شما موافق نیستم.
من فکر می کنم کسی که از «ببخشید» استفاده می کند نه تنها اشتباه خود را پذیرفته است بلکه با کمال فروتنی تقاضای عفو از طرف مقابل را دارد.در حالی که فردی که از «اشتباه کردم» استفاده می کند فقط اشتباه خود را پذیرفته است.
اين شگفتيها البته همه كه داراي جنبهي منفي نيستند. اگر دخالت و فضولي نباشه ميخواستم شگفتيهاي مثبت را هم اگر پيدا كرديد بنويسيد(اگر هم دخالت و فضولي است كه خوب اين درخواست منتفي است).
به نام سلام.
اول، وجه دستورزبان فارسي در مورد كلمه ببخشيد) مطلب خوب و تامل برانگيزي را مطرح كرديد.تشكر. اين كلمه لقلقه(تكه كلام حتي در مواردي كه كار خطايي نيز انجام نشده است مثلا م يگويم ببخشيد اجازه عبور از اين مكان را م يدهيد؟ يعني جسارت منو ببخشيد اگر مزاحم صحبت كردن شما و دوستتان شدم م يخواهم از اين مسير عبور كنم و شما مانع من هستيد.) زبانم شده براي همين برام مهم بود كه براش وقت بذارم و بهش توجه كنم و اينجا بنويسم.در برخورد سرسري و اول بار با اين كلمه همين مطالبي كه حضرت عالي نوشتين به چشم مياد ولي فارغ از معناي ظاهري كلمه بازخوردي كه در ذهن مخاطب م يگذاره مهم تر جلوه م يكنه .چه بسا كه كلمات مودبانه و زيبا و مثبت از نظر فحواي كلام و ظاهر نيز به كار بريم ولي در نهايت مخاطب آزرده خاطر بشه و اون مفهومي كه مد نظر بوده منتقل نشه. اختصار نويسي و مخفف شدن كلمات و جملات در اين ناهمگوني و اختلاف سطح ارسال و دريافت پيام ميان مخاطب و فرستنده بي تاثير نيست و شايد بشود گفت حرف اول را مي زند. “ببخشيد” به زعم يعني: (خطايي را انجام داده ام و به آن اعتراف مي كنم و پذيرفته ام و از آن ناراحتم و دوست دارم كه براي اين كاري كه از روي عمد نبوده است مرا عفو كنيد و به دل نگيريد) ببخش در قبال چه چيزي است ؟ در قبال فعلي است كه اشتباه و براي مخاطب خوشايند نبوده است. اين كلمه ، فعلي امري نيست بلكه درخواست و تمني از آن برداشت مي شود كه البته اين برداشت به شخصيت و نوع نگرش فرد به جهان پيرامون باز م يگردد . نوع مثبت يا منفي نگاه كردن به مسايل و مشكلات تاثير مهمي نه تنها در اين كلمه كه با تمام زندگي فرد دارد.
كسي كه بسنده و اكتفا م يكند كه “اشتباه كردم” اشتباه خودش را پذيرفته است ولي برايش مهم نيست طرف مقابل او را ببخشد يا نبخشد زيرا در ادامه جمله درخواستي مبني بر ناراحت بودن يا اميدواري به ببخش از سوي مخاطب ديده نم يشود و قرينه لفظي يا معنوي نيز براي اين مفهوم وجود ندارد.سوال من اينه آيا تنها اعتراف به اشتباه بودن امري صحيح است؟ چه به لحاظ اخلاقي و چه به لحاظ دستور زبان فارسي؟ “ببخشيد” مخفف شده جمله اعتراف، ناراحتي و اميدواري براي عفو است.احترام و بزرگداشت نظر طرف مقابل كه بخشش تو براي من مهم است.
دوم، وجه اخلاقي و فلسفي مفهوم ببخشيد) اين مطلب نقطه شروع خوبي براي اين مبحث اخلاقي است. گاهي كه شرايط بخشش و بخشيدن پيش مياد با خودم فكر م يكنم بخشش خواستن و بخشيدن مفهومي انساني است كه ربطي به ريشه شناسي و ماهيت ساختاري آن ندارد. اين هنجار گاهي به ناهنجاري بدل م يشود .فعل و درخواست بخشش ذات بشر است ولي از خودم مي پرسم چرا كسي نم يگويد كه چگونه ببخشيم و چطور؟ اگر هميشه در همه حال هر كسي را به خاطر هر كاري ببخشيم چه م يشود؟آيا ما انساني بزرگوار ، عميق،دانا و باگذشتي هستيم؟ يا تبديل مي شويم به موجودي نرم و خميري شكل كه هر طرفش را بكويند فرو م يرود يا اگر بكشند دراز م يشود.خميري كه هر ضربه اي را بي صدا و بي مقاومت مي پذيرد چنان كه بعد از مدتي بر اثر فشار و ضربه چنان تغيير شكل م يدهد كه قابل شناختن نيست .اگر همه هميشه مطمئن باشند كه هر كاري كه كنند باز هم بخشيده م يشوند با ما چه خواهند كرد؟خود ما چطور؟ اگر يقين داشته باشيم كه هر كاري كنيم بي هيچ زحمتي بخشيده مي شويم و انگار نه انگار چه خواهيم كرد؟به اين موضوع فكر كرده ايم كه بخشيدن ديگران مثل هر كار ديگري آدابي دارد كه رعايتش از ما انساني بزرگوار ،محكم و قابل اعتماد خواهد ساخت . انساني كه چنان منعطف ،دانا و بزرگ است كه علت بدي ديگران را درك م يكند م يفهمد و از سر دانايي و بزرگواري م يبخشد.
جاي اين درس ها كه زندگي و شخصيت آدمها را تشكيل م يدهد در دبستان است .حالا كه به بلوغ جسمي رسيده ايم جايي از بلوغ اجتماعي ما لنگ م يزند. بر مردم خرده نگيريم كه چرا ؟ چرا؟ اينطور تربيت شده ايم.
هيچ كس در هيچ مقطعي از زندگي به ما نگفته است براي بخشيدن بايد به نوعي رفتار كرد كه ارزش چشم فروبستن و بخشيدن درك شود بي آنكه آن را به منت آلوده شود. .ياد نگرفته ايم طرف مقابل را متوجه رفتار بدش كنيم و اينكه اين رفتار ما را آزرده است. با وجود ناراحتي اين موضوع را كتمان م كينم و حتي دروغ م يگويم كه ناراحت نيستيم .
آموزش نديده ايم كه در موقع اينچنيني بايد طوري رفتار كينم كه طرف مقابل بداند مي توانستيم تلافي كنيم ولي از اين قدرت استفاده نكرديم. بخشيدنهاي آسان ما(در برخي موراد عميقا و قلبا نيست) اجازه نم يدهد كه مخاطب متوجه شود كه بخشيدنش انقدرها هم اسان نبوده است و اين كه اين بار ظرفيت عفو بخشش در ما بوده اما هميشه هم ممكن نيست كه بخشيده شود و بايد مراعات حساسيتهاي ما را بكند و اين كه رفتارش در ذهن ما خاطره ايي بد را به جا گذاشته است.
تشكر.
يه بار يكي گفت چرا هي براي هر چيزي ميگي ببخشيد، مثلا وقتي ميخواي گارسن رو صدا كني ميگي ببخشيد ميشه بياين!
يا حتي وقتي ميخواي يكي رو صدا كني كه نميشناسيش ميگي ببخشيد يه لحظه و ...
خلاصه شگفتي اين ببخشيد در همه كاره بودنشه انگار
اما من دارم محتاطتر ازش استفاده ميكنم:)
کی بحث دستور زبان و فعل امر و ... تموم میشه؟!
مي توان از ديد كارگفتها و شرايط بجايي (felicity) هم به ان پرداخت. يا در همان كاربرد واقعياش به عنوان نوعي face saving act. كه سوادش را ندارم.
علی سلام
تو کدام علی هستی؟
نکتهات در مورد کارگفت و شرایط بهجایی درست است. بنویسش لطفا. حیف است. در مورد face saving act موافقت نیستم. طرف با فیس خودش کاری نمیکند، دارد فیس طرف مقابل را مخدوش میکند. اما این هم نکتهای است. اگر بنویسیش شاید دیگران با تو موافقتر باشند تا من.
عذرخواهي (apology) جزو كارگفتهاي بياني (expressive) است. يكي از شرايط بجايي براي عذرخواهي sincere بودن است. يعني واقعا از كرده و گفتارش پشيمان باشد. ديگري اينكه بدانيم طرف احتمالا عذرمان را ميپذيرد. البته اين شرايط بجايي يك كم انتزاعي و توصيفي هستند. يعني فرد نميآيد همه شرايط بجايي گفتهاش را بررسي كند و بعد حرف بزند. عذرخواهي (صادقانه، نه در اين مورد كه ببخشيد به عنوان يكي از راهكردهاي مودب بودن ميتواند نوعي face saving act به حساب آيد. اگر بدون آنكه شكايتي (complaint) باشد، عذرخواهي انجام شود، چرا نوعي نجات چهره! نباشد؟ اگر سوادش بود همان بار مينوشتم. علي فارس
مخلص ایم علی جان
ما ها اینجوری بزرگ شدیم...ولی چقدر بده که اینجوری بزرگ شدیم...اولین چیزی که از این دست بهمون یاد دادند این بود که بگیم "شدم 10"، نگیم "بهم 10 داد".
این یکی هم نکته جالبی بود، دقیقاً با یه خرده ریزبینی به فارینر ها می بینیم که یعد اینکه اشتباه میکنن میگن
"I made mistake"
دقیقاً هم کلمه I رو با استرس تلفظ میکنند که تاکید جمله بیاد رو این کلمه...
سلام
به نظرم خوبی "مخلصم" در برابر "نوکرم" یا "چاکرم" یا از این دست تعارفات, در دروغ نبودنش هست. یعنی مخلصانه اگر کاری از دستم برآید برایتان انجام می دهم, اگر مغز ریاضی به مخلصانه نگاه نکنیم, خوب می شود کسی مخلص دیگری باشد.
به نظرم اصل در صداقت کلام باشد. گاهی سود و منفعت عمل ما بر ضرر و زیانش می چربد, ما اشتباهی نکرده ایم پس گفتن "اشتباه کردم" درست نیست. ولی می شود برای آن قسمت ضررش (مثلا ناراحت شدن طرف مقابل) از او معدرت خواست.
اینقدرها هم دشوار نیست... میگم:
میبخشید؟
به نام خدا؛
سلام آقای علیانی.
موافق نیستم، درسته که "ببخشید" از نظر دستوری، امره، ولی بار معناییش اینه که طرف متوجه اشتباهش شده و درخواست بخشش داره. (اونقدر که مواردی که کسی بدون متوجه شدن و فقط برای فیصله دادن قضیه میگه "ببخشید"، قابل تشخیصه.)
مسئله اینه که همین "ببخشید" هم خیلی کمیاب شده! مردم عمدتن طلبکارن!
سلام
این مختص زبان فارسی نیست فقط در انگلیسی هم دارند که "pardon me" و خیلی هم مصطلح است، یا "excuse me" ولی معمولا حالت آمرانه ندارد چون یک جورهایی یک "لطفا" آن انتها دارد که حذف شده. به نظرم وقتی می گوییم "اشتباه کردم" یک چیزی کم است، چون فقط به اطلاعمان از نادرست بودن عمل مان اعتراف کرده ایم که این لزوما به معنی طلب بخشش از طرف مقابل نیست.
موفق باشید
سلام
تا به حال از خواندن يك متن آموزشي اخلاقي، اينقدر خوشحال نشده بودم. زيبا بود.
ارسال یک نظر