کشیدن - نوشتن
قرن چهاردهم میلادی، در ژاپن تقریبا همزمان با دورهی مورُماکی است؛ دقیقتر، از 1336 تا 1573. در این دوران گسترش معبدهای ذن در کیوتو اثر مستقیمی روی نقاشی ژاپنی گذاشت. نقاشها فرمهای تکرنگ رایج در دورههای سونگ و یوآن در نقاشی چینی را جایگزین فرمهای رنگارنگ پیشین کردند. در این دوره کشیدن چهرهی راهبان بودایی مشهور در حال مراقبه بسیار رایج شد.
اما در دورهی بعدی (آزوچی مـُمـُیاما 1568 تا 1603 میلادی) نقاشها باز به زمینههای رنگارنگ رو کردند و استفاده از ورقههای طلا و نقره و کار در ابعاد بزرگ نیز طرفدار پیدا کرد. معمولا این دوره را – شاید به این دلیل که دیگر کشیدن چهرهی راهبان مد نبود – دورهی کم شدن تاثیر ذن میدانند. اما نگاهی به کارهای بازمانده از هاساگاوه تـُهاکو (1539 تا 1610 میلادی) نشان میدهد که این تصور چندآن هم درست نیست. تهاکو مکتب خود را با رجوع به نقاشیهای مرکبی چینی پدید آورد. در نقاشیهای تهاکو استفاده از یک رنگ و نیز به کار بردن آزادانهی عنصر خلا شدیدا با روح ذن همآهنگ است. گاه پس از پایان یک دوره و در اواسط دورانی دیگر، روح هنر آن دوره خود را کمکم آشکار میکند.
نگاه تهاکو به نقاشی بسیار شبیه نگاه من به نوشتن است. شاید برای هماین نقاشیهایش را دوست دارم. یکی از نقاشیهای مشهورش «درختان کاج» است. ببین:
اما در دورهی بعدی (آزوچی مـُمـُیاما 1568 تا 1603 میلادی) نقاشها باز به زمینههای رنگارنگ رو کردند و استفاده از ورقههای طلا و نقره و کار در ابعاد بزرگ نیز طرفدار پیدا کرد. معمولا این دوره را – شاید به این دلیل که دیگر کشیدن چهرهی راهبان مد نبود – دورهی کم شدن تاثیر ذن میدانند. اما نگاهی به کارهای بازمانده از هاساگاوه تـُهاکو (1539 تا 1610 میلادی) نشان میدهد که این تصور چندآن هم درست نیست. تهاکو مکتب خود را با رجوع به نقاشیهای مرکبی چینی پدید آورد. در نقاشیهای تهاکو استفاده از یک رنگ و نیز به کار بردن آزادانهی عنصر خلا شدیدا با روح ذن همآهنگ است. گاه پس از پایان یک دوره و در اواسط دورانی دیگر، روح هنر آن دوره خود را کمکم آشکار میکند.
نگاه تهاکو به نقاشی بسیار شبیه نگاه من به نوشتن است. شاید برای هماین نقاشیهایش را دوست دارم. یکی از نقاشیهای مشهورش «درختان کاج» است. ببین:
(تصویرها را از ویکیمدیا نقل میکنم.)
۴ نظر:
نقاشیها را دوست داشتم. شاید چون شیوایی و سادگی نوشتنت را در آنها می بینم.
سلام. دریغ که از این بحر جز جرعه ای گاه گاه -آن هم درین وبلاگ- نصیب ما نیست. کی کلاس نگارش می گذاری دوست عزیز؟
نگاه شما به نوشتن یک تناقض وحشتناک اه! اینطور نیست؟ شدیدا پیچیده و رازگونه، در عین حال بسیار ساده.
اینها خیلی خوشگلند آقای علیانی... مشعوف شدیم.
ارسال یک نظر