۱۳۸۶ مرداد ۱۶, سه‌شنبه

ساقی و شرق و روز خبرنگار

دی‌روز صبح زنگ زدم به حمید. سلام به علیک نکشیده گفت «مرده‌شو پاقدمت رو ببره کورش.»
بعد دوتایی هرهر خندیدیم. نخندیم چه کنیم؟ پری‌روز رفته بودم شرق. در واقع در دوره‌ی جدید، اولین روزی بود که رفته بودم آن‌جا. گفتم فلان دوستم را می‌بینم. نبود. و بعد یادم افتاد مدتی است دیگر در شرق کار نمی‌کند. به حمید زنگ زدم که کجا ای؟ گفت جلسه دارم. از جلسه‌اش آمد و احوالی پرسید و باز رفت. نادر هم مثل من، بعد قرنی سری زده بود به شرق. انگار بو شنیده بودیم. به هر حال فعلا در شرق تخته است. گروهی از آن‌ها که جدی‌تر بررای شرق کار می‌کردند الان واقعا مشکل دارند. نمی‌دانم کی باید به فکرشان باشد. روزنامه؟ انجمن صنفی؟ وزارت ارشاد؟ خدای کریم؟ دوستان و نزدیکان؟ پدر و مادر و دیگر بستگان؟ یا این که خودشان باید عقل معاش داشته باشند و به جای روزنامه‌نگاری که از مشاغل پرخطر هم هست بروند دنبال یک شغل آبرومند و کم‌خطر که درآمد معقولی هم داشته باشد؟ به هر حال روز ایرانی خبرنگار نزدیک بوده و این طوری حالی هم به جماعت قلم به دست مزدور که در شرق می‌نویسند داده‌اند.
خوش‌بختانه مصاحبه‌ی ضدامنیت ملی ساقی قهرمان را از روی سایت شرق برداشته‌اند و دیگر نیست که بتوانیم ببینیم که کجای امنیت ملی را هدف گرفته بوده این سرکار علـّیه. به هر حال خطر رفع شده و الان امنیت ملی تحت مراقبت‌های ویژه است و چیزیش نیست. مطالب دیگری هم که روی سایت بوده به اندازه‌ی این یکی ضد امنیت ملی نبوده و نیست و می‌شود به شان لینک داد. مثلا اگر فکر می‌کنید
این یکی مطلب شرق و اصولا این جور مطلب‌هایش باعث بسته شدن درش شده است، سخت در اشتباه اید و باید بروید پیش روان‌پزشک.
خلاصه که چه خوش گفت حمید که گفت «مرده‌شو پاقدمت رو ببره کورش.»

۳ نظر:

حسین نوروزی Hosein Norouzi گفت...

مرده شور ببره واقعا.. بشمار
http://norouzi3.blogfa.com/

coffeShah گفت...

http://bamdadi.wordpress.com/2007/08/06/shargh-newspaper-got-closed
سلام. اینجا متن مصاحبه را گذاشته، اگر می‌خواهی ببینی. همین !

روشنک گفت...

مرده‌شو پاقدمت رو ببره کورش