۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۵, سه‌شنبه

تاثیرگذارترین‌ها

داریوش از ملکوتش خواسته بازی تاثیرگذارترین را دنبال کنیم. چند روزی است که در فکر ام. تاثیرگذارترین‌هایم که بوده‌اند؟
در زندگی من، که است که تاثیر نگذاشته است؟ من، شیفته‌ی آدم ام. خسته‌ی آدم ام. چه چیز جز بنی آدم می‌توانست من را بارها بخلد و بکوبد و ناسور کند؟ یا به اوج شادی برساند؟ یا بفهماند؟ یا بخنداند؟ یا بگریاند؟
من نمی‌توانم بگویم حافظ بیش از آن فامیل دورم که همه می‌گفتند نسبتا عقب‌افتاده است و دو بار بیش تر ندیده بودمش بر من اثر گذاشته است؛ حافظ، هم‌آن حافظ که گاه خیال می‌کنم دارد من را نخ به نخ می‌بافد.
نمی‌توانم بگویم آن معلم بدخلق یا آن یکی که با من سخت مهربان بود بر من اثر کمی گذاشته‌اند. آن اولین عشق‌ها که ندانستند من عاشقشان شده‌ام تا این آخرین‌ها، دوست‌ها، نا دوست‌ها، همه بر من اثر گذاشته‌اند. و راستش بیش از آدم‌ها، خاطره‌هاشان و کارهاشان است که بر من اثر گذاشته است. خاطره‌ی زنی که در آن شب بارانی با ماشینش به من آب پاشید را در هم این وبلاگ نوشته‌ام. خاطره‌ی سیرجانی را هم. خاطره‌های خوش هم هستند. شام خوردن با مهربان هم سر هر بار شگفت‌انگیز است. دیدن چهره‌ی پدرم و مادرم. دیدن نظرهای پای هم‌این نوشته‌ها. خواندن. خاصه خواندن متن‌های زنده.
همه جذاب اند. من آدم ضعیفی ام داریوش. من از همه بس‌یار تاثیر گرفته‌ام و می‌گیرم. اگر گناه است یا ضعف یا افتخار یا هر چیز دیگر، هم‌این است که هست. من عین تاثر ام و در مقام تاثیر گذاشتن بر من هیچ کس را بر دیگری برتری‌ای نیست.

۳ نظر:

Unknown گفت...

نوشته ی شما با همه تاثیرگذارترین ها تفاوت دارد. خیلی دوست داشتنی است

شراره شریعت زاده گفت...

فکر کنم جای برچسب غم‌گنانه خالی بود. نوشته‌ی واقعی ِ دل نشینی بود.

Unknown گفت...

I'm not a fan of yours but suppose many of your fans and friends would be surprised and happy to understand that they have influenced your attitude.

It was a really nice piece. Thanks.