باران خلاف نیست
امروز خبر دادند که دارند این کوچولو را در نمایشگاه کتاب میفروشند. چند نسخه هم بررای خودم فرستادند. همآن متنها است که قبلا در وبلاگی روزی یکیشان را مینوشتم. یادت هست؟ سعی کرده بودم لحن مرحوم دولابی را تقلید کنم. خیلی هم مشکل درست کرد. خیلیها – با این که من همیشه توضیح میدهم – فکر میکنند اینها صحبتهای او است. اما نیست. تقلید من است از لحن او.
این هم یک صفحه از متن کتاب:
يادت هست؟ خوابيده بودی. باران میآمد. يكی میزد به شيشه. از خواب پريدی. پرسيدی «کیاه؟» كسی جواب نداد بهت. رفتی پرده را كنار زدی از پنجره بيرون را نگاه كردی كه ببينی كی است. حالا يادم نيست عاشق كدامش شدی. عاشق باران شدی كه همينطور میآمد يا عاشق گنجشكها شدی كه زير همآن باران میپريدند اين طرف و آن طرف و جيك جيك میكردند يا عاشق برگ درختها كه باران تميزشان كرده بود و قشنگشان كرده بود و جوان و شاداب بودند. تو خودت يادت هست؟
این هم یک صفحه از متن کتاب:
يادت هست؟ خوابيده بودی. باران میآمد. يكی میزد به شيشه. از خواب پريدی. پرسيدی «کیاه؟» كسی جواب نداد بهت. رفتی پرده را كنار زدی از پنجره بيرون را نگاه كردی كه ببينی كی است. حالا يادم نيست عاشق كدامش شدی. عاشق باران شدی كه همينطور میآمد يا عاشق گنجشكها شدی كه زير همآن باران میپريدند اين طرف و آن طرف و جيك جيك میكردند يا عاشق برگ درختها كه باران تميزشان كرده بود و قشنگشان كرده بود و جوان و شاداب بودند. تو خودت يادت هست؟
طبیعتا از نشر مستند و همهی رفقایی که زحمت این کار را کشیدند ممنون ام.
۶ نظر:
آقا خیلی مبارکه
کلی خوشحال شدیم
امکانات نیست ها، وگرنه خوشحال رو این طوری نمی نویسند که()
تبریک می گم دوست عزیز. اتفاق فوق العاده ای است.
چه خاضعانه
تبریک
سلام و تبریک :) سهم ما محفوظه دیگه !
آقا يه سوالي براي من پيش اومده.
اين طرز نوشتن شما كه فكر مي كنم كمي هم افراطيه! مبناي تاريخي - فرهنگي - ادبي - ... داره يا كاملا شخصي و حسي اينطور مي نويسيد؟
ممنون
يا علي
سلام.دیریست آرام می ایم و می خوانمتان.وبلاگی را هم که این دست نوشته ها را آنجا می گذاشتید می خواندم...به هر حال خواستم تبریک بگم...یا علی
ارسال یک نظر