۱۳۸۶ فروردین ۲۱, سه‌شنبه

نیازمندان

دیده‌ای؟ کسانی هستند که روابط انسانی را تنها تکرار روابط برهنه‌ی قدرت حیوانی می‌بیند، از درک تفاوت انسان و حیوان عاجز اند و لاجرم به تلاش هر انسانی که می‌خواهد در عرصه‌ی تنازع میان انسان‌ها متوجه هویت انسانی خودش باشد، می‌خندند. این‌ها شاید زیاد بگویند و بنویسند، اما زبان برایشان معنا ندارد. زبان را نمی‌فهمند. نمی‌شناسند. از قدرت شگفت زبان بی‌خبر اند. هنوز مثل عصر پارینه‌سنگی رو به مخالفانشان، و اصلا رو به همه‌ی دیگران چماق می‌گردانند و به دیگران نیز مشفقانه نصیحت می‌کنند چون‌این کنند.
تنها کارکرد زبان برای این‌ها ابزار هم‌دلی و بروز آن است. توان زبان را در بازسازی ذهنی عالم خارج و حل مشکلات عالم خارج با گفت‌وگو (و نه لزوما گفت‌وگوی هم‌دلانه) اصلا نمی‌شناسند. تنها چیزهایی که می‌شنوند تایید حرفشان است، بقیه‌ی حرف‌ها هر چه هست در گوششان شیپور جنگ است.
دور و بر من و تو از این آدم‌ها هم هست. باید مراقب این‌ها باشی. این‌ها به دیگران و بیش از آن به خودشان صدمه می‌زنند. این‌ها نیاز دارند. باید مراقبشان باشی.

۴ نظر:

Unknown گفت...

"If man was what he ought to be, he would be adored by all the animals." -
Henri Amiel ,1866

کاف عین گفت...

آقای رضا حسابی
سلام
ممنون از نظرت. گمان کردم شاید روی پیشانی من نوشته وکیل مدافع؛ توی آینه نگاه کردم. ننوشته بود. یا شاید نوشته مبارز؛ نگاه کردم. این را هم ننوشته بود. هیچ ننوشته بود. من زندگیم را می‌کنم و این‌جا با تو و دیگران حرفی می‌زنم. نه مدافع کسی هستم، نه جنگ‌جوی جبهه‌ای. حرف اگر خوش است، نوشت باد. اگر ناخوش است. پوزش. اما من به یافتن یا تایید و تکذیب مصداق‌هایش کاری ندارم. اگر منصف باشی، قابل درک است. باز هم ممنون.

Reza Hesabi گفت...

بحث وکیل مدافع بودن نیست. بحث سوزن و جوالدوز است.
(و اینطور که پیداست قیچی)

کاف عین گفت...

آقای حسابی
باز هم سلام
مطمئن ای من آن سمت ام؟ مطمئن ای آن که شما نوشته بودی و متاسف ام که نشرش ندادم (منظورت از قیچی هم‌این است دیگر؟) من را می‌آزارد؟
وقتی آن حرف را می‌نوشتم آگاه بودم که چه مصداق‌هایی دارد. در آن جبهه که شما ازش نقلی نوشته‌ای مصداق‌های حتا جدیدتری نیز هست. من این را انکار نمی‌کنم و پی‌وندی بین خودم و آن مصداق‌ها نمی‌بینم. و دوباره می‌گویم، من مبارز یا جنگ‌‌جو نیستم. من کار خوب هر کس را ستایش می‌کنم و از کار بد هر کس ناشاد می‌شوم. با هیچ کس قرارداد دیپلماتیک دوستی یا دش‌منی ابدمدت ندارم و دوست دارم برای خودم دردسر بی‌حاصل نخرم. باز هم از توجهت ممنون ام.