اصلاح مصلحان و طلبکاری خطاکاران
سلام
من حدود دو سه روز پیش اینجا کامنت گذاشتم و فکر میکنم تایید نشد .اما مایلم که نظر بنده حتی در یک پست به عنوان جواب این پستتون درج بشه ..بنده به شما در سایت هرمان هم گفتم که این نوشته احتمالا توسط کسی سند شده وبه دست مسول فرهنگی اون سایت رسیده که به لینک دست رسی نداشتهیا .و من به شما قول دادم که میگردم ولینک رو پیدا میکن که البته خودتون اونجا لینک سایتتون را گذاشته بودید .و خوب توی این چند ورز هم اصلا وقت نکردم که ساین هرمان را آپدیت کنم که مشکل لینک شما را هم حل کنم ..اما به این کار توی ایران وهر جای دیگه دنیا میگویند حق کپی رایت که متاسفانه در ایران رعایت نمیشه اما ما حداقل به عنوان دانشجویان آیتی و کامپیوتر ومسولین آپدیت اون سایت تمام تلاشمان را برای رعایت حق کپی رایت انجام میدهیم
و بنده با بت نیاوردن منبع اصلی از شما عذر میخواهم
و کسی هم با امضای کراکی همآنجا نوشته است:
سلام
من مسئول سایت تشکل سیاسی دانشجویی هرمان هستم.
قضاوت شما بسیار زود و عجولانه است
ذکر نشدن منبع بعد از تذکر شما اصلاح شد ولی شما به عنوان یه بلاگر باید بدانید که نظرات بعد از تایید مدیریت منتشر می شه و اینکه شما نباید انتظار داشته باشید در همون لحظه نظرتونروی سایت منتشر بشه.
ما با یه اختلاف زمانی نظر شما و خیلی ها رو خوندیم و تغییرا ت که شامل اضافه کردن منبع بود رو اعمال کردیم. روند کاری تشکل و مدیریت سایت با اونی که شما فکر می کنید متفاوته.
از شما که افکاری این چنین آزاد و پاک دارید این رفتاد بعیده !
سوء تفهمی که در بازه اختلاف زمانی خوندن نظر شما در سایت ما شده باعث تهمت شده که طرفداران شما به ما لقب دزد زدند. اون پست رو بار دیگری چک کنید تا متوجه بشید. به هر حال جدا از شما می خوام متن این پستی که زدید رو اصلاح کنید !!!!
کامل کیمیایی فرد
1. از پریا هیچ نظری جز هماین نگرفتهام. نمیدانم چرا میگوید نظرش تایید نشده. شاید درست نفرستاده یا در اینترنت مشکلی بوده است.
2. نبودن وقت بهانهی خوبی نیست. با سی ثانیه وقت و یک جستوجوی گوگلی مطلب اصلی را میشود یافت. اگر هم به این ایده نرسیده باشند، دست کم میتوانستند متن را پوشیده نگاه دارند تا منبعش یافت شود. اگر بشقابی را اشتباه به خانه برده باشی، و صاحبش پیغام بدهد از بودن بشقابش در خانهات راضی نیست، دست کم میتوانی استفادهاش نکنی.
3. خانم پریا هم در سایت هرمان و هم در پیغامی که برای من گذاشته و این بالا بی تغییری آوردهام، مدعی است تصادفا و اشتباها منبع مطلب را ذکر نکردهاند. امتحانش سخت نیست. نویسندهی مطلب در سایت هرمان «فرهنگی» ثبت شده است. روی لینک او به عنوان نویسنده کلیک میکنم، چندصد مطلب میبینم که واضح است بسیاریشان از جایی دیگر آمدهاند. گمان میکنی چندتاشان مرجع مشخص دارند؟ خودت ببین.
4. از لحن مودب او - هر چند متاسفانه همراه صداقت نمیبینمش - ممنون ام. و از این که مسئولیت را - دست کم زبانی - پذیرفته نیز.
5. آقای مسئول سایت تشکل سیاسی دانشجویی هرمان درست میگوید. من در مورد انتشار نظرم پای مطلب خطا کردم. نظر را بعد از تایید منتشر میکنند و این معقول است.
6. او دروغ نمیگوید. منبع مطلب را ذکر کردهاند. اما به این نکتهها هم اشاره نمیکند که:
الف. مطلب یک مطلب مناسبتی برای چهاردهم خرداد بوده است. عروس دزدیده را شش روز بعد از شب عروسی پس دادن هنر نیست.
ب. دو نظر من پای مطلب را سه و چهار روز بعد از درج خود مطلب منتشر کردند؛ سه روز پس از درج مطلب نظر دوم را و فردایش نظر اول را. این تفاوت و نیز وارونگی زمانی چه دلیلی دارد؟
ج. از خواندن نظرها تا درج منبع چهار روز طول کشیده است. شاید بد نباشد آقای کیمیایی فرد به جای دست و پا کردن عنوانهای پرطمطراق، کمی کارآمدی «تشکل سیاسی دانشجوییـ»ـشان را بالا ببرد که یافتن و درج یک منبع به جای یک دقیقه و سی ثانیه از چهار تا هفت روز طول نکشد.
7. تاکید میکنم کاری که کردهاند دزدی است. میتوانم بپذیرم که وقت انجامش متوجه زشتیش و اسمش نبودهاند. میپذیرم که هر چند دیر، در صدد جبران برآمدهاند. دزدی بد است. تلاش برای جبران خوب. کار خوب را نباید نادیده گرفت.
8. من «رفتار بعید»ی نکردهام. مال دزدیدهام را یافتهام. اگر واقعا قصد بدی نداشتهاند، باید خوشحال و ممنون باشند نه که بگویند این رفتار از من بعید است.
9. «اصلاح» دربارهی چیز بد و خطا و نادرست مصداق دارد، کار بد و خطا را کسی دیگر کرده است. از کی خطاکار صاحب حق را به اصلاح فرامیخواند؟
10. کسانی هم همیشه پیدا میشوند که بگویند آنها هیچ، شما بزرگوار باش. جوابی برایشان ندارم جز لبخند و سر تکان دادن.
۹ نظر:
:))))))
توی کامنت قبل یادم رفت بنویسم؛ با بندِ دهم موافقم. من به این ادم ها پیش نهاد میدم بیش تر فکر کنن و البته یک سری به این "تشکل" بزنن. اون وقت شاید دیگه به شما نگن که بزرگوار باش .
ببینید من اصلا برام مهم نیست که شما در لحن من چه طور فکر میکنید ودر لحن من صداقت را تشخیص بدهید یا نه ..چون از خودم مطمئنم ...و اصلا هم دلیلی نمیبینم که برای شما توضیح بدهم اما با توجه اینکه میدانم پست دیگری خواهید نوشت در این مورد ...من خواهم گفت که در اوج بی اینترنتی وبرای پیش نیامدن حرف و حدیث من با چه اینترنت مزخرفی اون دو نظر شما را تایید کردم هر دو را با هم و هر دو را هم با هم جواب دادم .اصلا این قضاوت واین برداشت چه از لحن بنده و چه از روند تایید کامنت ها درست نیست
2- زشت تر از کار ما که شما اصلا قبول نمیکنید سهوی بوده واصلا عمدی نبوده زیر سوال بردن خود تشکل هم توسط شما و هم مخاطبانتان است .آن چند صد مطلبی که فرهنگی نوشته اکثرا اخبار هستند وبا منبع کامل .آن اندی مطلب غیر خبری هم مطالبی بوده که خود زیر گروه ها آماده کرده اند .بقیه هم که از جاهای دیگر برداشته شده است منبع رسمی دارد...در مورد مطلب خودتان میتوانید ادعای حقانیت کنید اما زیر سوال بردن یک مجموعه چند صد نفری فکر نمیکنم کار درستی باشد
3-میدانید که ما میتوانستیم بیخیال نوشتن لینک شما بشویم و هر کامنتی هم که مخاطبان در این مورد گذاشتند را تایید نکنیم وبه قول معروف از حرف شما ککمان هم نگزد؟؟؟و شما چه میتوانستید بکنید ؟؟به نظر شما این کار نشانه صداقت در کار نیست؟؟؟
4-بله.سرچ مطلب در 30 ثانیه کار ی ندارد ..مطلب اول بدون منبع ذکر شد این هم قبول اما وقتی آدم اصلا وقت نت وصل شدن و دسترسی به اینترنت را ندارد و 4 روز طول بکشد تا به نت دسترسی پیدا کند مطمئنا 4 روز و30 ثانیه طول خواهد کشید تا منبع ذکر شود
1. به خود مطمئن بودن چیزی است، جدی نگرفتن نظر دیگران چیزی دیگر. اولی دلیل دومی نمیشود و در عین حال هیچ کدام کار بدی نیست. هر طور راحت اید. من هم نظرم را گفتم. برداشتی است که ممکن است خطا یا درست باشد. فعلا برداشت من این است.
2.من نگفتم سهوی نبوده. بلد نیستم نیتها را بخوانم. گفتم اگر سهوی هم بوده سهو مکرر بوده. خودتان ببینید. مطالب فرهنگی بی مرجع کم نیستند. از من نخواهید فهرست کنم. چیزی که هر دو خبر داریم را به آزمون نگذاریم.
3. «زیر سوال بردن» نمیفهمم یعنی چه. اصولا از اصطلاحهای مبهم دوری میکنم چون به جای فهمیدن نفهمیدن را زیاد میکنند. من گفتم آن آقا به جای این که عنوانش را آن طور طولانی بنویسد و به تشکلش استناد کند، بهتر است کارامدی تشکلش را بالا ببرد. شما هم تلویحا من را تایید میکنید وقتی میگویید برای گرداندن چوناین سایتی یک اینترنت درست ندارید. بحث بر سر چیست؟ در مورد دیگران هم کل نفس بما کسبت رهینه. این که کسی چیزی گفته را چرا به من مربوط میکنید؟ هر که هر چه گفته خطا یا صواب به خودش بگویید. سایت شما برای نظرها، دادن ایمیل را اجباری کرده. بهشان تک تک میل بزنید.
4. مجموعهی شما یک نفری باشد یا صد میلیونی برای من فرقی ندارد. اگر یک نفر هم باشید حقی دارید و وظیفهای و اگر صد میلیون هم باشید بهکذا. من از عده نمیترسم. من را از عده نترسانید. مجموعهی شما تشکل شما ملت شما هر چه هست درست عمل کند درست جواب ببیند. خطا کند بابت خطا تشکر نخواهم کرد. سهو کند گل برایش نخواهم فرستاد. خطایش را بپذیرد تشکر میکنم. که کردم. معقول نیست؟
5. گفتم که بعد از گذشتن از مناسبت مطلب و با تاخیری هفت روزه مرجع را ذکر کردهاید. عمدهی بازدید مطلب در روز چهاردهم خرداد بوده. این ذکر دیرهنگام مطلب نمیتواند نشان صداقت باشد، نشان بیصداقتی هم نمیگیرمش. اما این که کامنتها در دو مرحله پابلیش شدند را با چشم خودم دیدهام و شما منکر اید. این را چه کنم؟
6. داستان چهار روز و سی ثانیه را نمیفهمم. شما کامنت من را خواندید و تصمیم گرفتید کاری کنید. قاعدتا کامنت من را پای اینترنت خواندهاید نه مثلا در راه دانشگاه به منزل. همآن زمان هم اینترنت داشتهاید هم طبق گفتهی خودتان انگیزه. سی ثانیه زمان برای سرچ لازم داشتید و یک دقیقه برای تصحیح و پابلیش. همآن لحظه اینترنت شما قطع شد تا چهار روز بعد؟ باور کنم؟
و کمتر از این یک و نیم دقیقه وقت لازم بود برای هاید کردن مطلب. که تا یافتن منبع دست کم تجاوز به حق نویسنده ادامه پیدا نکند. این کار را هم نکردید. چرا؟
7. من با شخص شما طرف ام یا با تشکل؟ اگر خطایی بوده و انسانی بوده - چونآن که شما میگویید - تشکل چه کاره است؟ خطاکار شما اید و پذیرفتید و من از پذیرفتنتان تشکر کردم. حرفهایی هم آن آقای دیگر گفت به او هم جدا جوب دادم. شما وکیل او هستید؟ وکیل تشکل اید؟ یا چه؟ تکلیف شما روشن است. خطا کردید. دیر - خیلی دیر - اصلاح کردید. ضعیف - خیلی ضعیف - عذر خواستید. من پذیرفتم و تشکر کردم. یا در واقع عذر نخواستید. پای مطلب را ببینید. هیچ جا از من عذر نخواستهاید بابت کار نادرستتان. نه در عبارت ذکر منبع و نه در کامنتهایی که نوشتهاید. با این حال عذرخواهی نکردهتان را کرده فرض کردم و پذیرفتم. دیگر چه کنم؟
ادامهاش چیست؟ قدرت نمایی؟ نخواهم ترسید. باج خواهی؟ نخواهم داد. اصرار به هم صحبتی؟ راهش این نیست. موضوع بهتری برای صحبت پیدا کنید.
امام موسی صدر بزرگتر از آن است که مدیون «یک نوشته» باشد. گرامیداشت یاد انسان فروتنی چون او نمیتواند با تفرعن همراه باشد.
ول کنید این چهار تا دانشجو را؛ این جنگ زرگری را.
کسی چیزی راجع به مدیون بودن امام صدر گفت؟ الان شما حالت خوب است؟
فقط می تونم مثل اولین کامن که محکم ترین جواب به این همه کلماتی هست که ردیف کردید از ته دل به شما به عنوان کسی که چند خط متن معمولی رو در توهم عروس، و تاخیر زمانی درج منبع را دزدی می نامد بخندم :)))
فقط می خوام بگم که در کامتم شما رو فردی با افکار آزاد و بعید از این حرکات توصیف کرده بودم که الان تکذیب می کنم و حرفم رو پس می گیرم و شما کاملا رفتاری معکوس و افکاری بسته دارید.
براتون متاسفم ! امیدوارم بعدا به اشتباه خودتون پی ببرید !
وای.. این عکسی که اینها تو اصلاحیهشون گذاشتن واقعا عالیه! من که حظ بردم
ارسال یک نظر